جایی به اسم وبلاگ

کدام پل ،در کجای جهان ،شکسته است...؟!که هیچ کس به خانه اش نمیرسد ؟!!

جایی به اسم وبلاگ

کدام پل ،در کجای جهان ،شکسته است...؟!که هیچ کس به خانه اش نمیرسد ؟!!

تعادل خووووب چیزیه .. خوب!

به نام حکیم.....

 

 

 

خیلی وقته که دلم میخواد خیلی از خیلی چیزا بنویسم ولی خب زمان بهم مهلت نوشتن نمیده!

خیلی روزا توی خیلی تنهایی ها خیلی چیزا خیلی آدما وحتی خیلی حرفا رو واسه خودم تکرار یا حذف میکنم و میخوام بنویسمشون تا یادم بمونه چه چیزایی رو حذف کردم و چه چیزایی رو تکرار ولی نمیتونم بنویسم واز این نتونستن خیلی رنج میکشم .....!

ولی خیلی وقتا هم به خودم می گم چه خوبه که نمینویسم ....!

چه خوبه که حذف کردنیا رو از یاد میبرم و تکرار شونده ها رو زیادی از حد تکرار نمیکنم!

میدونی رفیق توی زندگی هیچی بهتر از تعادل نفس نیست!

آره ...

اگه تعادل داشته باشی خودتم لذت میبری از حذف و اضافه و تکرار اسباب سرنوشتت

اصلا من کاری به آدمای دیگه ندارم ولی خودمو میدونم که معمولا تعادل ندارم توی هیچ کدوم از کارام!

آقا توی درس خوندنه یه وقت میبینی که اصلا نیما رو نمیبینی!

حالا کجاس؟! خدا میدونه کدوم گوشه داره پدر کتابو میخوره!

یه وقتایی هم میبینی که فردا صبح امتحان داره ها ولی تازه داره از این و اون کتاب میگیره یا میپرسه ترم قبلی سوالا از چه قسمتایی اومده بیشتر!

یا مثلا با یکی دوست میشه ....

بگی بمیر واسه دوستت به خدا اگه 1ثانیه معطل کنه! (اونایی که دوستای صمیمی هستند میشناسن!)

ولی در عوض یه چند وقت پیش یکی ابراز دوستی کرد بهش آقا نمیدونی چه تو پریی زد به طرف که .......(دیگه از ادب این متن خارجه توضیحش!)

بعدشم با این که پشیمون شده بود واز خودش متنفرولی خب دیگه کاری نمیشد کرد!

خلاصه بگم که چه خوبه بتونیم خودمونو متعادل نگه داریم تا نه دیگران رو برنجونیم وهم از خودمون واسه خودمون یه شخصیت دوست داشتنی بسازیم.....

......

نیما

یا علی